به گزارش خبرنگار شبستان، خسرو سینایی، کارگردان و فیلمنامه نویس، امروز 25 بهمن در نخستین همایش داستان کوتاه بعد از نمایش فیلم مستند مشت در نمای درشت با موضوع اقتباس از داستان کوتاه ایرانی در مورد سینما و داستان کوتاه به سخنرانی پرداخت.
سینایی اقتباس سینما از داستان را مربوط به سالهای دور دانست و گفت: بیش از 100 سال پیش ابزاری به نام سینما ساخته شد. من به ابزار بودن تأکید میکنم و سینماگران این را نمیپسندند، چنانچه قلم چیزی نیست جز وسیلهای برای انعکاس ذهن نویسنده، سینما نیز ابزاری برای انعکاس ذهنیت سینماگر است.
وی تصریح کرد: عدهای کشف کردند که سینما مثل کنسروی میماند که به وسیله آن میتوانند داستانهای خود را به دنیا منتشر کنند و البته توانستند این کار را انجام دهند و داستانها را کنسرو کردند و در اختیار جهانیان گذاشتند. در اوایل شناخت خاصی از سینما نبود و فقط ثبت حرکت مدنظر بود، کمکم سینماگران به فکر ثبت داستانها افتادند.
این کارگردان با بیان اینکه در اوایل سینما کاملا متکی بر داستان بود و خودش حرفی برای گفتن نداشت، عنوان کرد: پس از مدتی فیلمسازان تخیل خود را به کار گرفتند و اتفاق تازهای افتاد، مسئله تقطیع داستان مطرح شد یعنی قسمت کردن صحنهها، بدینترتیب فیلمساز در حیطه داستاننویسی مداخله کرد.
سینایی ادامه داد: با گذشت زمان سینما دیگر فقط به ادبیات متکی نبود، هنرهای تجسمی هم در این میان نقش بازی کردند و در اینجا بود که مشکلات تاریخی ادبیات و سینما شکل گرفت.
وی خاطرنشان کرد: اگر در ترازویی که در دست داریم بخش داستان و هنرهای تجسمی در یک توازن قرار نگیرند فیلم، فیلم خوبی نمیشود. یک داستان خوب الزاما یک فیلم خوب را نمیسازد و یک فیلم خوب هم الزاما نباید داستان مفصلی داشته باشد.
این کارگردان با اشاره به نارضایتی برخی از نویسندگان در مورد ساخته شدن فیلم از اثرشان عنوان کرد: ارنست همینگوی برای ساخت فیلم در مورد آثارش همچون پیرمرد و دریا و برفهای کلیمانجارو ناراحت بود، به گونهای که به رییس کمپانی فوکس گفت به جای برفهای کلیمانجارو ،برفهای زانوک را به عنوان اسم فیلم انتخاب کند. اینگونه نویسندگان معتقد بودند که داستان است که فیلم را میسازد.
به گفته سینایی، سینما یک مدیوم مستقل است که آن بخش که به ادبیات متکی است باید با تفاهم نویسنده و با قدرت کار شود.
وی تصریح کرد: اگر هدف ما در هنر تاثیر بر ذهن مخاطب استریا، بپذیریم که سینما ابزارهای بسیار متفاوت و متنوعتر از داستان دارد. سینما نور، ریتم، افکت و موسیقی دارد و از آن میتوان طوری استفاده کرد که فارغ از کلام و بافتهای داستانی باشد. شخصا به عنوان یک فیلمساز یاد گرفتم که چگونه بدون استفاده از بازیگر و کلام فیلم بسازم و ذهن مخاطب را جذب کنم.
سینایی با اشاره به کتاب فیلمسازان بزرگ جهان که سه سال پیش آن را ترجمه کرده است، یادآور شد: دیوید لین که فیلمهای مطرحی همچون لورنس عربستان و انتظارات بزرگ را ساخته است میگوید" وقتی میخواستم انتظارات بزرگ را بسازم جرأت دستکاری اثر چارلز دیکنز را نداشتم، بنابراین سراغ متخلص آثار دیکنز رفتم، وی برای ما فیلمنامهای ساخت که خوب نبود، سرانجام خودم آستینها را بالا زدم و فقط قسمتهایی از داستان را گرفتم که بشود صحنههای زیبایی از آن بر روی پرده به نمایش درآورد".
این نویسنده و فیلمساز با اعتقاد بر اینکه فیلمساز اجراکار داستان نیست، اظهار داشت: داستاننویس فیلمساز باید با یکدیگر به یک اشتراک و تفاهم برسند. به عنوان کسی که فیلم مستند میسازد وقتی سفارشدهنده به من میگوید خوش به حالت که فیلم میسازی تمام بدنم میلرزد زیرا میدانم که میخواهد تمام سناریو را به کار من اعمال کند.
به گفته این کارگردان، فیلمساز اجراکار ادبیات نیست و اگر خلاق باشد میتواند همفکر نویسنده باشد و این دو در کنار هم اثر خوبی را خلق کنند.
وی با بیان اینکه سینما ابزاری برای تأثیرگذاری بر اذهان مخاطبان است، خاطرنشان کرد: برای این اثرگذاری به تفکر نیاز دارم اما به تفکر همیشه اقتباس نیست. متأسفانه همیشه سینماگران را طوری نشان میدهند که گویی متفکر نیستند و کاری سرگرمکننده انجام میدهند اما همیشه نویسندگان را با ژستهای اهل تفکر نشان میدهند.
سینایی از انتشار داستان کوتاهی که به تازگی نوشته است خبر داد و تصریح کرد: ادبیات ریشه تفکر است و ادبیات بوده که مرا به سینماگر تبدیل کرده است اما یادمان باشد که ادبیات سینما گاهی میتواند دست در دست هم باشند و گاهی نیز میتواند فارغ یکدیگر باشند، هنرها همیشه در دورههای مختلف گاهی متکی به ادبیات بودند و گاهی نیز فارغ از ادبیات.
گفتنی است، نخستین همایش داستان کوتاه صبح امروز با سخنرانی محمد حسنی، مدیرعامل بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان آغاز به کار کرد و جمعی از نویسندگان و ناشران در این همایش که در صبح و بعدازظهر برگزار میشود، حضور دارند.
پایان پیام/
نظر شما