خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ شاید «پدر برق ایران» لقب گرفته باشد ولی نامش برای گیلانیان مترادف است با کارآفرینی که با احداث کارخانه ابریشم کشی، سر سفره خیلی ها نان گذاشت. افسوس که کارخانه بزرگ ابریشم کشی که محمد حسین امین الضرب در رشت پایه گذاری کرد، برای خودش دوام چندانی نیاورد. محله لب آب، میدان زرجوب و شلوغی تردد ماشین ها و آدم هایی که از میدان زرجوب به دیگر محلات پایین دست شهر نظیر؛ سرچشمه، آج بیشه و امین الضرب می روند، و این آخری یادآور مردی خوشنام که اهالی محله او را با نام کارخانه اش می شناسند.
خیابان فرعی دیگری همعرض همین خیابان - که در حاشیه رودخانه زرجوب ایجاد شده - با یک پل آهنی به محله امین الضرب می رسد. آنگونه که علی اکبر مرادیان گروسی، پژوهشگری که افزون بر ۹۷سال سن دارد، به یاد دارد؛ تا چند دهه پیش، بجای این پل آهنی، پل چوبی بر روی رودخانه زرجوب ساخته شده بود و اهالی سرخ بنده، ساروق بندان و صندوق سازان از این پل چوبی میانبر می زدند تا زودتر به کارخانه ابریشم کشی برسند.
یکی از کسبه محله زرجوب میگوید: هرروز سر ساعت ۷ صبح صدای سوت کارخانه امین الضرب شنیده می شد. این کارخانه تا دهه ۶۰ هم دایر بود. اما سالهاست نه صدای صوت کارخانه را می شنویم و نه کارگرهایی را که صبح زود با صدای سوت، به سمت کارخانه ابریشم کشی بروند. از او آدرس کارخانه را میپرسم. به سردیس نصب شده نزدیک به میدان اشاره می کند و می گوید: آن خیابان را تا انتها برو، می رسی به اداره غله، همانجا بود. در گوشه ای از میدان و نزدیک به سایبان پلیس راهنمایی و رانندگی، سردیس نه چندان بزرگی از «محمد حسن امین الضرب» بر پایه ای سنگی نصب شده است.
روی صفحه فلزی مشخصات وی اینگونه نوشته شده است: «محمد حسین امین الضرب تاجر ایرانی در دوره قاجار بود. در سال ۱۲۸۹ قمری در تهران متولد شد. او در دوره زمامداری مظفرالدین شاه اولین دستگاه تولید برق را از روسیه خرید و به این شکل برق وارد ایران شد و جای گاز را گرفت. او به زبان های فارسی، عربی و فرانسوی مسلط بود. محمد حسین امین الضرب در ۲۵آذر ۱۳۱۱ خورشیدی بر اثر ابتلا به بیماری آسم درگذشت.» در معرفی سردیس، نه از همسر رشتی امین الضرب حرفی به میان آمده و نه نامی از کارخانه ابریشم کشی احداث شده توسط او. ولی اهالی زرجوب و محله ای که بعدها به خاطر کارخانه به نام «امین الضرب» خوانده می شود، نام پدر برق ایران را مترادف با کارخانهای می دانند که خیلی ها از قِبَلَش نان می خوردند. کارخانهای که اگرچه سالهاست متروک شده، ولی هنوز زنده اند افراد سالخوردهای که در این کارخانه کار میکردند.
ابتدای محله و پشت دیوارهای بتنی، درختان بلند باغ پیداست. شاخ و برگ های این درختان بلند بر تابلوی آبی رنگ «اداره کل غله و خدمات بازرگانی استان گیلان» سایه افکنده است. پشت حصارهای فلزی این اداره و در میانه حیاط آثاری از ساختمان آجری قدیمی پیداست و جلوتر سوله بزرگی که گویا بعدها برای جانمایی دستگاه های ابریشم کشی ساخته شده است.
یکی از بانوان میانسال محله زرجوب می گوید: عمه من و خواهر شوهرم در این کارخانه کار می کردند. خود من سالهاست در همین محله ساکن هستم. صدای سوت کارخانه در تمام محله شنیده می شد.
وی ادامه می دهد: پشت کارخانه درختان بسیار بزرگی است و حالا که کارخانه تعطیل شده، کاش باغ بزرگ امین الضرب را برای اهالی این محله شلوغ و پرجمعیت پارک می ساختند.
او که نخواست نامش عنوان شود، ادامه می دهد: چند روزی است صدای اره برقی مدام از باغ امین الضرب شنیده می شود. معلوم است که دارند درختان باغ را قطع می کنند لابد امروز و فردا، در باغ به این بزرگی، مجتمع های مسکونی سبز می شود!
تازگی ندارد که باغ های شهر رشت یکی یکی نابود می شوند. اگرچه اجازه ورود به کارخانه متروک ابریشم کشی امین الضرب را ندارم، ولی شاید درختان توت کهنسال هم برای پرورش نوغان در باغ هنوز زنده باشند. باغ و کارخانهای که میتوانست احیا شود، تا دوباره صنعت نوغانداری به رونق بیفتد و صدها کارگر ساکن در همین محله کم برخوردار، به نانی برسند. اما این کارخانه هم مانند بسیاری از واحدهای تولیدی، متروک و رها شده است.
از یک مورخ و پژوهشگر می پرسم، «حاج محمد حسین امین الضرب» که بود؟ دکتر عباس پناهی میگوید: وی، فرزند حاج محمد حسن کمپانی اصفهانی (امین الضرب) و ماه بیگمخانم (دختر محمدحسین صراف اصفهانی) نوه حاج مهدی صراف در سال ۱۲۸۹ قمری در تهران متولد شد. زبان فارسی، عربی و فرانسوی را نزد معلمان خصوصی فرا گرفت. او در تهران، برای مدتی نزد سیدجمالالدین اسدآبادی زندگی میکرد و زبان عربی را بهطور کامل از وی آموخت. پدرش از آنجایی که تاجر چیرهدستی بود و فنون ضرب سکه را نیز در فرنگ آموخته بود، به عنوان مسئول ضرابخانه شاهنشاهی در زمان ناصرالدین شاه منصوب شد . فعالیت های تجاری امین الضرب بسیار گسترده بود و از همه مهمتر در گیلان، احداث کارخانه ابریشم کشی و صدور ابریشم تولید شده در گیلان بود.
پناهی در این باره توضیح میدهد: امین الضرب به مدت ۲۰سال تولید و تجارت ابریشم را در انحصار خود داشت و ابریشم تولید گیلان را به استانبول، مصر و مارسی صار می کرد. امین الضرب، برای بهبود تولید ابریشم که بیشتر به روش سنتی بود، زمینی را برای راه اندازی کارخانه ابریشم کشی از«آقامحمد خان رشتی» در قریه برکاده رشت خریداری کرد و در سال ۱۸۹۰ میلادی مصادف با ۱۲۶۳ خورشیدی به کمک کارشناسان فرانسوی، دستگاههای این کارخانه را با سرمایه ۳۰۰هزار تومان و با صد کارگر دایر کرد. کارخانة امین الضرب، با مدیران فرانسوی و با کارگران ایرانی حدود سه سال با موفقیت توانست یکی از نخستین صنایع بومی ایرانی را در مرکز تولید ابریشم ایران ایجاد کند. مبادلات این کارخانه بر اساس فرانک (پول فرانسه) در دفاتر ثبت شده است. در ژانویه ۱۹۰۷م. لافون گزارش میدهد؛ « قیمت محصول ابریشم امین الضربی کیلویی ۳۳ فرانک و ۳۰ سانتیم بود».
اما سرانجام و سرنوشت کارخانه امین الضرب چندان خوش اقبال نبود. زیرا تداوم موفقیت این صنعت در گیلان که توسط یک ایرانی مدیریت میشد به معنای تضعیف حضور اقتصادی روسها در گیلان بود. بنابراین روسها از اهرمهای گوناگون جهت ناکامی امینالضرب و دیگر سرمایه گذاران ایرانی استفاده کردند. ریشه این دخالتها در عهدنامه ترکمان چای بود. از وقتی پای روس ها بعد از عهدنامه ترکمنچای به گیلان باز شد، روسیه تلاش کرد انحصار تولید و تجارت ابریشم و همچنین بهره برداری از ماهیان دریای کاسپین را در انحصار خود درآورد و با هر تاجری که خلاف جریان وی حرکت می کرد، با نفوذی که در دربار و خوانین محلی داشتند، وی را از سر راه برمی داشت. در نتیجه آنان از همین ابزارها جهت ناکامی کارخانه ابریشم کشی امین الضرب هم استفاده کردند.
عباس پناهی در اینباره توضیح میدهد: اگرچه دلایل مختلفی برای تعطیلی کارخانه ابریشم کشی امین الضرب عنوان شده، ولی مهمترین دلیل آن کارشکنیهای روسیه بود. فقدان حضور حکومت مرکزی در گیلان و عدم حمایت از بازرگانان و سرمایهگذاران ایرانی، استهلاک قطعات دستگاههای کارخانه و عدم تمایل کشورهای تولیدکننده به تامین قطعات مورد نیاز کارخانه، اخذ باج راه توسط حکام برای عبور و مرور کالاهای ابریشم از کارخانه و عدم توانایی سرمایهداران ایرانی با رُقبای خارجی در خرید ابریشم خام و مواد اولیه بر وخامت این کارخانه نوپا در رشت میافزود. افزون بر آن فقدان کارشناس لازم و مهمتر از همه ضعف حکومت و فشار حاکمان محلی باعث شد تا کارخانه ابریشم کشی امین الضرب، دچار ضرر و زیان سنگینی شود و به ناچار وی، زیر قیمت و به مبلغ ۱۰۰هزار تومان کارخانه ابریشم کشی خود را به دولت فروخت.
اگرچه این کارخانه چندسالی حتی تا نیمه دهه ۶۰ کما بیش دایر بود، ولی کیفیت و کمیت قبلی را نداشت و در نهایت تعطیل و بنای آن بهطور کامل متروک شد. به گفته پناهی، حاج محمدحسن امینالضرب در ۶۳ سالگی در ۲۵ آذر ۱۳۱۱ خورشیدی درگذشت. پس از فوت امینالضرب بنا به وصیتش، او را در شهر نجف به خاک سپردند.
آنگونه که این پژوهشگر حوزه ابریشم توضیح می دهد: بعدها یونانی ها در سه راهی سام رشت کارخانه ابریشم کشی دایر می کنند و چون از حمایت روسیه برخوردار بودند، شرایط آنها خیلی خوب بود. هم قطعات داشتند و هم تکنسین از خارج وارد کردند.
پناهی معتقد است؛ این گونه، داستان یکی از نخستین صنایع ایران در شهر رشت با ناکامی روبرو شد. حسرت شکلگیری صنعت ملی از دوره های پایانی عصر قاجار در بین بازرگانان ملیگرا و وطنخواه وجود داشت، اما داستان اغلب این صنایع پایانی تراژیک داشت. زیرا عدم حمایت دولت مرکزی، فساد اداری و نقش پنهان دولتهای خارجی همواره زمینههای ناکامی آنان را فراهم می کرد.
نظر شما