ادبیات دینی در میان سانسور شدید رژیم شاه بالید

محمود حکیمی با اشاره به نخستین تجربیات نویسندگان ادبیات دینی پیش از انقلاب گفت: در دوران شاه بیشترین سانسورها و نظارت ها بر آثار نویسندگان ادبیات دینی اعمال می شد.

به گزارش خبرنگار شبستان، محمود حکیمی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات دینی در نخستین میزگرد «کتاب داغ» با موضوع نخستین تجربه های ادبیات دینی پیش از انقلاب که به مناسبت ایام الله دهه فجر برگزار شد، گفت: بعد از شهریور 1320 و سرنگونی دیکتاتوری رضا شاه، حدود پنج شش سال آزادی نسبی پدید آمد، در نتیجه این امنیت نشریات و کتاب های بسیاری منتشر شد که بخشی از آنها رمان هایی بودند که اغلب رویدادهای اجتماعی، سیاسی را تفسیر می کردند. اما در آنها نگاه های سیاسی روز از جمله ایدئولوژی مارکسیستی غلبه داشت.

 

وی افزود: بعد از کودتای 28 مرداد که مطبوعات به محاق توقیف رفت و خفقان سیاسی بر کشور حاکم شد، مجالی برای انتشار رمان بوجود نیامد تا آنکه از دهه 40 کم کم ورق برگشت و دوباره گروه های سیاسی جان گرفتند، در این دوره بر تعداد رمان ها افزوده شد، اما باز داستان هایی که نوشته می شد، متعلق به نیروی های چپ و روشنفکران بود.

 

حکیمی در ادامه تصریح کرد: تا این زمان نویسندگانی که گرایش مذهبی داشتند، به مزیت داستان نویسی پی نبرده بودند اما از دهه 50 به تدریج نویسندگانی که به نوشتن داستان های دینی علاقه مند بودند، پا به عرصه داستان نویسی گذاشتند، زنده یاد مهدی آذریزدی یکی از این نویسندگان بود که برای کودکان داستان های قرآنی می نوشت.

 

وی ادامه داد: از این دوران هر چه به بهمن 1357 نزدیک تر می شویم، به تدریج داستان نویسی از سیطره نویسندگان روشنفکر خارج می شود و نسل جدیدی از نویسندگان ادبیات دینی پا به عرصه داستان نویسی می گذارند. «داستان راستان» شهید مطهری و داستان های دینی مصطفی زمانی از جمله شاخص ترین آثاری بودند که در این دوره منتشر شدند.


نویسنده کتاب «سلحشوران علوی» در ادامه با اشاره به سانسور شدید نویسندگان ادبیات دینی در دوران رژیم شاه خاطرنشان کرد: در این ایام که مصادف شده بود با تغییر سال هجری شمسی را به شاهنشاهی، آزادی نوشتن وجود نداشت؛ بویژه چاپ کتاب های دینی با سانسور شدید روبرو می شد، اداره سانسور به شدت روزنامه نگاران و نویسندگان را تحت نظر داشت، طوریکه ناشران ناچار می شدند برخی از کتاب ها را که حساسیت زیادی نداشت با ترفندهای مختلف منتشر کند.

 

وی افزود: مثلا در این دوران کتابی با عنوان «پیکار سرنوشت» نوشتم که داستانی درباره نهضت آزادیبخش فیلیپین بود _ در این دوران این نهضت بسیار قدرتمند بود_ اما اداره نگارش وزارت فرهنگ و هنر اشکالاتی گرفته بود که در صورت اعمال آن کل کتاب از دست می رفت، بنابراین ناشر با شماره ای ساختگی که در آن دوران به مثابه شابک امروز بود، کتاب را چاپ کرد، که بعدها ساواک فهمید اما این دوران مصادف با سرنگونی شاه بود.


این نویسنده ادبیات دینی، در ادامه با اشاره به چالش های پیش روی نویسندگان ادبیات دینی یادآور شد: نوشتن داستان های دینی با نوشتن داستان های غیر دینی تفاوت دارد، نویسنده ای که رمان اسلامی نمی نویسد؛ دستش خیلی بازتر است، اما نویسنده وقتی وارد عرصه رمان تاریخی دینی می شود؛ نمی تواند هر طور که جریان سیال ذهن داستان را پیش می برد، بنویسد.

 

وی وفاداری به اصل روایت تاریخی و دانش شناخت احادیث و روایات را از مهمترین ویژگی های نویسندگان داستان نویسی دینی خواند و اظهار داشت: این نویسندگان باید به چند نکته اساسی توجه داشته باشد، اول آنکه تاریخ را وارونه ننویسد، دوم آنکه از احادیث و روایاتی در مورد قهرمانان استفاده کند که جعلی نباشد.


وی افزود: در تفاسیر اهل تسنن و برخی تفاسیر شیعه تعدادی اسرائلیات وارد شده که متاسفانه برخی نوسندگان از سر نا آگاهی این روایت را در داستان های خود وارد کرده اند، خوشبختانه در سال های اخیر کتاب های زیادی درباره نفوذ اسرائیلیات نوشته شده که کتاب «اسرائیلیات و نفوذ آن در تفسیرهای قرآنی، نوشته دکتر حمید محمد قاسمی است.

 

وی فقدان سادگی و روانی نثر داستان های دینی کودک و نوجوان را از دیگر چالش های این حوزه خواند و گفت: بیشتر این نوع داستان ها از نظر نثر مشکل دارند، مثلا بسیاری از داستان های دینی بویژه داستان های کودک و نوجوان از نظر محتوا ارزشمند است اما نثر این آثار مناسب با سن مخاطبان نیست.

 

نویسنده «تاریخ تمدن» اضافه کرد: در این آثار نویسندگان از یک نکته غفلت کرده اند و آن روان و ساده بودن نثر داستان های کودک است، نثر این داستان ها نباید از «واژگان پایه» کودکان جدا باشد. واژگان پایه همان هایی است که کودک در دبستان خوانده است.

 

وی در پایان با بیان اینکه رایج شدن داستان های عرفانی برای کودکان از دیگر آسیب های این حوزه است، خاطرنشان کرد: اخیرا مرسوم شده، برای سنین کودک داستان های عرفانی می نویسند، بیشتر هم سراغ «تذکره الاولیا» عطار می روند، اولا باید توجه داشت که این حکایت های عرفانی منسوب به عطار است، ثانیا نوجوان دوره کنونی با نوجوان 40 سال پیش تفاوت دارد، برای او که با اینترنت سر و کار دارد، این داستان ها ممکن است جذابیتی نداشته باشد. در این مواقع از داستان های داخلی دلزده می شود و به سراغ رمان های خارجی می رود.

 

پایان پیام/

 

 

کد خبر 106384

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha