به گزارش خبرنگار شبستان، احمد شاکری در نشست ادبیات داستانی دفاع مقدس با موضوع بررسی و نقد داستان بلند سرد سفید به قلم کاوه بهمن گفت: آیا آن چیزی که در این داستان آمده است روایت یک تجربه موفق از زندگی شهید است یا روایتی از یک تجربه ناموفق است که در خلال داستان روایت میشود؟
وی افزود: در این داستان که ماجرای آن ابتدا توسط نویسندهای با نام پرهام روایت میشود و از دیدگاه او انسانها نمیتوانند سفید باشند، بنابراین نویسنده مدام در پی این است که از شخصیت اصلی داستان که فردی با نام الله رضا است نقطه ضعفی پیدا کند.
وی ادامه داد: او در این داستان به دنبال هر کسی میرود تا نقطه ضعفی از الله رضا بیابد و در نتیجه شکست میخورد چرا که همه افرادی که خاطرهای از الله رضا در دست دارند از محاسن او سخن میگویند و در نهایت نویسنده اول با شکست مواجه میشود و از نگارش داستان انصراف میدهد.
وی تصریح کرد: در ادامه کاوه بهمن از همین ماجرا داستانی میسازد. او در کتاب بیان میکند که داستان سرد سفید داستان تلاشها و شکستها است و درصدد راهحل اثباتی نیست؛ این داستان، داستان شکست یک فرم است و به این ترتیب است که روایت میشود.
سرد سفید درگیر روایتهای اسطورهای ذهن افراد است
در ادامه فرحناز شیخ علیزاده که در این نشست به عنوان منتقد حضور داشت با بررسی قالب روایی مضمون حاکم بر اثر مسئله داستان، حضور و غیبت راوی در جهان داستان، نشان دادن زندگی پرهام نویسنده نخستین و مطالبی از این نوع پرداخت و گفت: در این اثر ما ابتدا با نویسندهای روبرو هستیم که میخواهد از کلیشهنویسی دوری کند.
وی ادامه داد: کاوه بهمن در این اثر از الله رضایی میگوید که مدام نماز میخواند و کارهای خوب انجام میدهد و به طور کلی شخصیتی سپیدِ سپید دارد، حال آنکه ما باید در داستان به چندصدایی معتقد باشیم.
وی افزود: نویسنده در این اثر از امکاناتی که فرم داستان به او میدهد استفاده نمیکند و به عبارتی خود نیز درگیر کلیشهها میشود و همین نکته شاید خوانندگان او را پس میزند چرا که خواننده در پی این است که شکل دیگری از روایت را بشنود، شکلی که به او اجازه تحلیل این ماجرا را بدهد و خودش در نهایت به کشف و شهود برسد.
شیخ علیزاده سپس ادامه داد: من در این اثر به این مسئله اعتقاد دارم که نویسنده باید فضایی را ایجاد میکرد که خوانندگان راههای مختلفی را تجربه و در نهایت به یک راه درست برسند؛ به عبارتی اگر من جای کاوه بهمن میبودم داستان را به شیوهای که او تمام کرد، تمام نمیکردم که باعث چالشبرانگیزی باشد.
این منتقد خاطرنشان کرد: کاوه بهمن در این داستان خودش را درگیر روایتهای اسطورهای میکند زیرا نمیتواند واقعیت خشک را به خورد خواننده بدهد، حال آنکه میتوانست از صحنهپردازی استفاده کند و به جای بیان ذهنیات اسطوره نگاههای مختلفی را بیان نماید.
وی سپس تصریح کرد: چیزی را که ما امروز میبینیم نوشته کاوه بهمن نیست بلکه نوشته روزبه پرهام است که نویسنده نخست داستان است که از ادامه نگارش آن انصراف داده و بهمن که با پرهام مخالف است آیا خودش وارد متن داستان میشود و عالم خشکی را روایت میکند.
وی سپس تصریح کرد: در این اثر نویسنده میخواهد داستان یک شکست یک نویسنده دیگر را طرح کند، بنابراین ما با اقتباس آزاد از زندگی یک شهید مواجه نیستیم بلکه با شکست یک فرم روبرو هستیم.
وی تصریح کرد: در این اثر اگرچه ما با تحولاتی در روحیات روزبه پرهام مواجه میشویم و او به چیزهایی اعتقاد پیدا میکند که پیش از این به آن اعتقاد نداشته اما بهمن یعنی نویسنده داستان میتوانست صحنهها را بسیار بهتر از این روایت کند کاری که او نتوانسته در خلق این اثر به تصویر بکشد.
نشست ادبیات داستانی دفاع مقدس با موضوع نقد و بررسی داستان بلند سرد سفید نوشته کاوه بهمن عصر امروز در ستاد راهیان نور برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما