خبرگزاری شبستان- سرویس فرهنگی: هر ساله در روزهای منتهی به بیست و دوم بهمن ماه، خاطره روزهای انقلاب پنجاه و هفت برای مردم ایران زنده می شود. روزهایی که به گواه آن ها که بوده اند و تجربه کرده اند، دورانی عجیب در تاریخ معاصر ایران است. گرچه از عکس ها و فیلم های باقی مانده از آن روزها هم می توان شور انقلابی را در چهره مردمانی دید که با دست خالی به خیابان آمده اند تا رویای آزادی و عدالت را فریاد بزنند.
انقلاب ایران در خاطره بزرگ ترهای امروز همواره با نگاهی خیره به گوشه ای از اتاق روایت می شود؛ گویی پس از چند دهه بار دیگر به آن روزهای پر تب و تاب پرتاب شده اند و رخدادی زنده را به تماشا نشسته اند. مثلا در خاطرات آن روزها مدام از اتحاد عموم مردم سخن به میان می آید که فراتر از اختلافات طبقاتی و اقتصادی ظاهر شده و جامعه ای یکپارچه ساخته است. اتحادی که با آغاز جنگ تحمیلی بار دیگر به کمک کشور می آید و حماسه ای بی نظیر را رقم می زند.
خبر پیروزی انقلاب در ایران مثل بمب ترکید و آغاز دورانی تازه در مناسبات سیاسی اجتماعی را نوید داد. بسیاری نگاه ها به ایران دوخته شد و اندیشمندان فراوانی کوشیدند از آن چه در ایران می گذرد، تحلیلی تاریخی ارائه کنند. در واقع انقلاب در ایران اتفاق کوچکی نبود که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. با این همه اما توان جامعه ایران برای انتقال مفاهیم انقلاب اسلامی به جهان بسیار کوچکتر از عظمت انقلاب بود. گرچه در این باره نمی توان بر هیچ فرد و جریانی خرده گرفت. انقلاب تازه پیروز شده بود و کشور سامان درستی نداشت. علاوه بر این جنگی در پیش بود که با آمدنش کشور را در شرایطی حساس قرار داد و تمامیت ارضی ایران را تهدید کرد.
این جا بود که رسانه های بزرگ جهانی با شبکه گسترده ارتباطات خود فرصت را مغتنم شمردند و اخبار ایران را چنان که می پسندیدند به جهان مخابره کردند. اخباری که قطعا در آن ها از حماسه جوانان جان برکف ایرانی در انقلاب و جنگ خبری نبود. البته در میانه این هیاهوی رسانه ای، نباید از نقش سینمای ایران در دهه شصت و پس از آن در ارائه تصویری متفاوت از ایران به جهانیان به سادگی گذشت اما باید پذیرفت قدرت نفوذ چند فیلم سینمایی در مقایسه با هجمه تبلیغاتی تلویزیونی و مطبوعاتی رسانه های بزرگ بسیار اندک است و در نهایت می تواند اقشار فرهیخته تر جامعه جهانی را نسبت به واقعیت ها آگاه کند.
برای روشن تر شدن نقش رسانه در تصویرسازی ذهنی مخاطب، اشاره به تصویری که از زندگی در ایران پس از انقلاب به مخاطب جهانی ارائه شده کفایت می کند. کشوری که مردمانش هنوز با شتر جابه جا می شوند و اگر مسافر آن باشی، غذایی برای خوردن نخواهی یافت. آن چه ذکر شد تصویر ثابت ایران است که برای سال های متمادی در ذهن مخاطب جهانی ثبت شده بود. گرچه در سال های اخیر با فعال تر شدن شبکه های رسانه ای برون مرزی ایران و ورود توریست های بیشتر به کشور پس از برجام، این تصویر تا حدی تعدیل شده است، اما همه این ها از لزوم تولید آثار بومی با رویکرد جهانی درباره انقلاب اسلامی و دفاع مقدس کم نمی کند.
نظر شما